جمعه تخت سفید در تاریخ 19 ژانویه 2017                                                سلام خدمت دوستان عزیز, لرنو وب امروز هم طبق معمول هرهفته متن ویدئو و خود ویدئوی سایت moz را که این بار در تاریخ 19 ژانویه 2017 منتشر شده است را برای شما ترجمه و منتشرکرده تا مطالعه و مشاهده فرمایید ممنونم از همراهیتان. در ادامه با موضوع بازاریابان محتوا باید مطابق با الگوریتم “در سایت ما بمان” کار کنند؟ همراه ما باشید.

آیا سئوها و بازاریابان محتوا باید مطابق با الگوریتم “در سایت ما بمان” کار کنند؟

شبکه‌های اجتماعی در حال تبدیل الگوریتم‌هایشان به سمت محتواهای جذابند تا کاربران در سایتشان باقی بمانند به جای این که به منبعی خارجی روانه کنند. این باعث ایجاد مشکل برای کسانی می‌شود که می‌خواهند بازدیدکنندگان و ترافیک را به پیج‌هایی اضافی اختصاص دهند، اما یک سئو و یا یک بازاریاب محتوا چه می‌تواند بکند؟ آیا در جریان آب شنا می‌کنید و تمام تلاش خود را می‌کنید تا از الگوریتم‌های شبکه اجتماعی پیروی کنید؟ این هفته “تخته سفید جمعه” روی جوانب منفی و مثبت هرکدام از این رویکردها تمرکز می‌کند، و سپس توصیه‌های “رند” را درباره نحوه ایجاد توازن در تلاش برای پیشرفت ارائه می‌دهد.

متن ویدیو:

طرفداران موز چه می‌کنید؟ به نسخه دیگری از تخته سفید جمعه خوش آمدید. این هفته درباره سئوها و بازاریابان محتوا صحبت خواهیم کرد، و در همین راستا، درباره این صحبت می‌کنیم که باید با کدام شبکه‌های اجتماعی که در حال توسعه دیدگاه و الگوریتم‌های تعاملی می‌باشند، همکاری کرد، یا باید گفت “نه، می‌دانید چیست؟ فراموش کنید دیگران چه می‌کنند، ما قرار است کاری را در شبکه‌های اجتماعی انجام دهیم که به نفعمان است.” در این باره بیشتر توضیح خواهم داد.

فیسبوک
اگر از فیسبوک استفاده می‌کنید و محتوایی در آن پست می‌کنید، باید بگویم که فیسبوک بیشتر دارای ناهنجاری است. به طور میانگین، میزان بازدید پایینی دارد و توانایی محتوایی آن برای دست‌یابی به مخاطبینش در صورتی که شامل یک لینک اضافه باشد، کم است. بنابراین، به طور متوسط، پست‌هایی که شامل لینک اضافه‌اند، دارای الگوریتم خوراک خبری ضعیف‌تری به نسبت محتوای درون سایتی می‌باشند، منحصرا محتوایی که در فیسبوک وجود دارند.
برای مثال، اگر شما ویدیویی را ببینید که در Facebook.com/Moz یا Facebook.com/RandFishkin تبلیغ شده باشد، به نسبت این که موز و من یک ویدیوی محلی از تخته سفید جمعه تبلیغ کنیم، ضعیف‌تر عمل می‌کند، اما ما این را نمی‌خواهیم. ما می‌خواهیم مردم به سایت ما سر بزنند، در آن عضو شوند، و به فیسبوکی مراجعه نکنند که در آن تنها ما از 50 تا 100 نفر، شاید به یک نفر دست‌یابی داشته باشیم و یک نفر در سایت ما مشترک شود.
بنابراین، کاملا واضح است که ما می‌خواهیم چه کنیم، اما فیسبوک می‌خواهد شما را در وب سایت فیسبوک نگه دارد، چرا که آن‌ها قدرت تبلیغ بالایی دارند و می‌توانند بهتر شما را مورد هدف قرار دهند و بیشترین زمان شما را در سایت به خود اختصاص دهند. این کارشان است درست است؟

توییتر
همین موضوع برای توییتر نیز صدق می‌کند. یعنی روشش به این صورت است که اگر لینکی خارج از توییتر بگذارد، ضعیف عمل می‌کند. اما من 100 درصد مطمئن نیستم که آیا بر طبق یک الگوریتم پیش می‌رود یا کاربر محور است. فکر می‌کنم ترکیبی از این دو باشد، و زمانی که شما وارد سایت می‌شوید، توییتر پست‌هایی که ایجاد شده‌اند یا توییت‌هایی را که خود مشمول و مستقل می‌باشند را بیشتر به شما نشان می‌دهد. آن‌ها کاملا در محیط توییتر زندگی می‌کنند. شاید چیزهای دیگری نیز شامل آن شده باشد، از جمله نظرسنجی یا تصویر یا یک thread. اما لینک‌های خارج از توییتر نادیده گرفته می‌شوند.

اینستاگرام
همین موارد برای اینستاگرام نیز صدق می‌کند. در اینستاگرام قضیه بدتر است. آن‌ها به کل اجازه درج هیچ لینکی را نمی‌دهند. تنها کاری که می‌توانید بکنید، این است که در قسمت پروفایلتان لینک بگذارید. هرچه بازدید بیشتری در اینستاگرام داشته باشید، بیشتر در قسمت فید ظاهر می‌شوید. در واقع اینستاگرام بیرون آمده است و گفته که به شما پست‌هایی از افرادی را نشان می‌دهد که شما آن‌ها را فالو ندارید و اینستاگرام فکر می‌کند که شما با دیدن آن‌ها سرگرم خواهید شد. این کار این باعث می‌شود بعضی از اکانت‌های اینستاگرام تعداد خیلی زیادی از مردم را با خود سرگرم کنند، اما این ممکن است به افراد نرمالی که شما در اینستاگرام فالو دارید ضربه بزند.

لینکدین
لینکدین، الگوریتم آن شامل بازدید اضافه در فید برای محتواهای پستی است که خود مشمول است. به همین دلیل است که شما پست‌های زیادی با محتوای “اوه، من این همه کارهای خوب انجام دادم و در زمینه ساخت‌و‌ساز یا انجام آن کار تجارب زیادی دارم” مشاهده می‌کنید. اگر محتوای یک پست مستقل و خود مشمول در لینکدین باشد که به خارج لینک نخورده است، بهتر از پست‌هایی عمل می‌کند که شامل لینک خارجی‌ می‌باشند، زیرا این پست‌ها از نظر الگوریتم بازدید در فید عملکرد خوبی ندارند.

کار با الگوریتم‌ها؟
بنابراین، تمام این سایت‌ها دارای این مولفه‌ها از این الگوریتم‌ها می‌باشند که در صورتی که تمایل داشته باشید با این الگوریتم‌ها کار کنید، به شما پاداش می‌دهد. به این معنی که شما تمام محتوا را در سایت و پلت‌فرم آن‌ها -نه پلت‌فرم خودتان- نگه می‌دارید. اساسا شما با الگوریتمی بازی می‌کنید تا به چیزی دست یابید که برای آن تلاش می‌کنید. یعنی زمان زیادی را در سایت آن‌ها صرف کنید، بیشتر توسط آن سرگرم شوید، و کمتر افرادی از آن جا به جای دیگری بروند. شما کاری ندارید یا به خارج لینکی نمی‌زنید. بنابراین، هیچ لینکی به هیچ جایی زده نمی‌شود. شما در حد آن چه که من آن را نسبت سیگنال به صدا (یا نقطه‌ای از یک خط) می‌نامم، باقی می‌مانید. در نتیجه به جای اشتراک گذاشتن تمام مواردی که می‌خواهید به اشتراک بگذارید، تنها پست‌هایی را به اشتراک می‌گذارید که بدانید افرادی زیادی با آن سرگرم می‌شوند.
چنین چیزی در بیشتر شبکه‌ها با شما همراه خواهد بود. برای مثال فیسبوک، اگر دارای پست‌هایی با عملکرد خوب باشم، برای پست بعدی هم بازدید بیشتری به دست خواهم آورد. اگر چند پست اخیرم عملکرد ضعیفی در فیسبوک داشته‌اند، پست بعدی‌ من نیز به همین وضعیت دچار خواهد شد. شما به نوعی به این شبکه‌ها نخ می‌دهید! این مورد برای توییتر نیز صدق می‌کند.

$#@! می‌خواهید الگوریتم‌ها در خدمت سایت شما باشند؟
شاید بگویید “من بی‌خیال الگوریتم می‌شوم” و در عوض در خدمت سایت خودتتان در بیایید. به این معنی که از شبکه‌ها استفاده می‌کنید تا گوشه‌ای از محتوای خود را نشان دهید. برای نمونه، “درباره این موضوع مهیج برایتان صحبت می‌کنم. اگر می‌خواهید درباره داستان کل بدانید، یا می‌خواهید کل ویدیو را تماشا کنید، یا کل نمودارها و گراف‌های آن را ببینید، به وب سایت ما بیایید. ما در آن جا کل محتوا را شرح داده‌ایم.” شما به خارج لینک زده‌اید و بنابراین، شما در حال ارجاع ترافیک به سمت مشخصه‌هایی شده‌اید که خودتان صاحبش آن می‌باشید و آن را کنترل می‌کنید. باید تمایل به تبلیغ محتوایی بالقوه داشته باشید تا از شبکه‌های اجتماعی نفعی ببرید، حتی اگر به قیمت آهسته شدن میزان سرگرم کردنتان یا میزان کم شدن شهرتتان تمام شود.

توصیه من
توصیه‌ای که به من سئوها و بازاریابان محتوا دارم این است که باید توازنی ایجاد کنیم. اما اگر مجبور شوم، ورق را به سمت سایت خودم برمی‌گردانم. می‌دانم این‌گونه به نظر نمی‌رسد، اما حقیقت این است که شبکه‌های اجتماعی با شهرتشان پدیدار می‌شوند، و نحوه عملکرد خود را تغییر می‌دهند. شاید سرمایه‌گذاری سنگین در فیسبوک حدود 6 هفت سال پیش کسب و کار را خیلی رونق می‌داد؛ اما امروزه این سرمایه‌گذاری‌ها تاثیر کمی داشته‌اند چرا که به جای دسترسی به 20 یا 30 فالور از 100 تا فالور، تنها به 1 یا 2 تای آن‌ها دسترسی دارید. لذا میزان زیادی از این دستیابی‌تان را در آن جا از دست داده‌اید. همین موضوع در توییتر، لینکدین، و اینستاگرام نیز برقرار است. بنابراین،  واقعا شما را تشویق می‌کنم که ورق را به سمت خود برگردانید.
مجراهایی که می‌توانید مالک آن‌ها باشید وب سایت و ایمیل شما است که در آن جا می‌توانید آدرس ایمیل افراد را داشته باشید. ترجیحم این است که بیشتر دارای ایمیل یا یک بازدیدکننده وفادار یا مشترک RSS باشم تا این که 100 برابر فالوور بیشتر در توییترم داشته باشم، چرا که ایجاد سرگرمی و میزان ارزشی که دریافت می‌کنید، نوعی کسب و کار است، یا به عنوان یک سازمان، این ارزش بیشتر هم می‌شود.
نحوه عملکردی این الگوریتم‌ها را نادیده نگیرید. اگر بتوانید، شما را به این تشویق می‌کنم که گاهی سوار بر موج شوید و آگاهی و میزان دست‌یابی‌تان را با بازی کردن با این الگوریتم‌ها رونق دهید.
بنابراین، زمانی که شما را به برگرداندن ورق به سمت خودتان تشویق می‌کنم، می‌گویم که گاهی نیز از آن چه که درباره عملکرد این الگوریتم‌ها می‌دانید، استفاده کنید تا شاهد رشد میزان فالوورهایتان باشید و به شبکه‌هایی دست یابید که بتوانید بیشترین نفع را برای ارجاع مردم به سایت خود از آن ببرید. باید در هر دو سمت بازی کنید تا با الگوریتم‌های دسترسی و مشاهده شدن، بتوانید در شبکه‌های اجتماعی به موفقیت دست یابید.
بسیار خوب، منتظر نظرات شما خواهیم ماند. هفته آینده با یک تخته سفید جمعه دیگر برمی‌گردم. مراقب خودتان باشید.

https://moz.com/blog/seos-and-social-networks-algorithms

این ترجمه اختصاصی برای لرنو وب است و هرگونه کپی و استفاده از متن این ترجمه بدون اجازه لرنو وب خلاف قوانین ایران بوده و پیگیری می شود.